مشروح خطبه اول
موضوع: راه های اضطرار به وجود حضرت امام زمان علیه السلام.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین نَحمَدُهُ وَنَستَعینُه و نَستَغفِرُه وَ نَتَوَکّلُ علَیه وَ نُصَلّی وَ نُسَلِّم علی حَبیبِه وَ نَجیبه وَ خیَرَتِه فی خَلقه وَ حافِظِ سِرّه وَ مُبَلِّغِ رِسالاته سَیِّدِنا وَ نَبیِّنا اَبی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد صلی الله علیه و آله وسلم وَ علی آلِه الاَطیَبینَ الاَطهَرینَ المُنتَجَبینَ الهُداةِ المَهدیین المَعصومین سیَّما بَقیَّهَ اللهِ فی الاَرَضین وَ صَلِّ علی اَئِمَّهِ المُسلِمین وَ حُماهِ المُستَضعَفین وَ هُداهِ المُومِنین.
عِبادَالله اوصیکُم وَ نَفسی بِتَقوَی الله
توصیه به تقوی: دوست باتقوای خود را حفظ کن تا خداوند تو را محافظت کند:
الكافی عن الصادق علیه السلام، قال: «إِنَّ اللَّهَ- تعالی- لَیَحْفَظُ مَنْ یَحْفَظُ صَدِیقَه. لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِیقٍ.» در کتاب کافی از امام صادق علیه السلام روایت شده است: «خداوند تعالی کسی را که دوستش را حفظ کند، محافظت میکند. و نیز حضرت فرموده اند: به تفتیش مردم نپرداز، چراکه با این کار بدون دوست خواهی ماند.» (الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام/کتاب المعاشرة و الحقوق/باب من یجب مصادقته و مصاحبته/حدیث۱۰ و ۱۱)
خدای متعال حفظ میکند آن کسی را که رفیق خود را حفظ کند. مراد، حفظ جسمانی نیست فقط. حالا آن هم یکی از مصادیقش ممکن است باشد – یعنی آبروی او را حفظ کند، شخصیت او را حفظ کند، جهات او را حفظ و مراعات کند؛ خدا یک چنین کسی را حفظ میکند. این پیوندهای برادری و رفاقت و انس و اخوت، در اسلام اینقدر اهمیت دارد. شما ملاحظه رفیقتان را میکنید، او را حفظ میکنید، خدای متعال در پاداش این عمل، شما را حفظ میکند. البته حفظ کردن رفیق معنایش این نیست که انسان از گناه او، از خطای او دفاع کند؛ کما اینکه در این کارهای حزبی و جناحی و خطی و این چیزها معمول است که اگر خطایی هم از کسی سر بزند، چون با آنها همجبهه است، همخط است، همحزب است، همگروه است، باید بایستند پایش و دفاع کنند؛ نه، این مراد نیست. این حفظ او نیست. این در واقع مخذول کردن او، بدبخت کردن او و خود است.
و امام صادق علیه الصلاة والسلام در ادامه یکی از راههای حفظ دوست را اینگونه میفرماید: «لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِیقٍ» در کارهای مردم ریز نشو، تفتیش نکن، جزئیات را دنبال نکن. دنبال پیداکردن عیوب ریز و درشت افراد نباش. اگر این طور باشد، بدون رفیق خواهی ماند. یعنی هرکسی بالاخره یک عیبی دارد. اگر بخواهی همینطور ریز بشوی، تفتیش کنی، دنبال کنی، کسی برایت باقی نمیماند.
فرارسیدن عید باسعادت نیمه شعبان و میلاد باسعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی علیهالسلام را خدمت همه شما بزرگواران تبریک عرض میکنم و از خدای رحمان و رحیم میخواهیم که عیدی همه ما را فرج امام عصر علیهالسلام قرار دهد.
بنابراین با توجه به این مناسبت موضوع بحثم را اختصاص میدهم به راه های رسیدن به اضطرار به وجود امام زمان علیهالسلام، یعنی دردمند امام زمان علیهالسلام بشویم تا خداوند دوا را برای ما بفرستد.
بهترین دوران زندگی بشر در طول تاریخ، دوران ظهور و حکومت امام زمان علیهالسلام است. حکومت امام علیهالسلام سعادت دنیا و آخرت را رقم خواهد زد و این از اساسیترین و محوریترین اعتقادات شیعیان است.
اهمیت اضطرار به وجود امام زمان علیه السلام:
یکی از مسائل اساسی در مورد امام عصر علیهالسلام بحث مسئله اضطرار به وجود حضرت است.
شما ببینید مرحوم کلینی، که رضوان خدا بر این عالم بزرگوار باشد، چقدر خوشسلیقه بوده است. در کتاب کافی وقتی بحث امامت را شروع کرده، آن قسمت «کتاب الحجه» اولین بابی که قرار داده است، اثبات حجت نیست که بیاییم حجت را اثبات کنیم. نه، اضطرار الی الحجه است.
البته باید بدانیم اضطرار چیزی فراتر از نیاز و احتیاج است. انسان یک سری نیازهایی دارد. گاهی انسان میتواند برای نیاز به یک چیز جانشین یا مشابه بگذارد، فرض کنید شما یک دارویی را الآن نیاز داری، اما اگر این دارو پیدا نشد، مشابه آن هست. این را نمیگویند: الآن شما مضطر شدی و ناچار هستی به آن دارو، چون شما هنوز چاره داری. نیازت منحصر به او نیست. اضطرار در جایی است که انسان یک راه داشته باشد و غیر از آن راه هیچ راه دیگری نداشته باشد. یک درمان و دارو داشته باشد و غیر از آن هیچ مشابه و جانشینی نداشته باشد.
ما اعتقادمان این است که آن چیزی که کارگشا است و محوریترین و کلیدیترین نکته در موضوعات مهدویت است و ما باید عملاً به آن سمت برویم، این است که مضطر و بیچاره حضرت شویم. دردمند حضرت شویم بهنوعی که هیچ چاره دیگری غیر از او نداشته باشیم. ما باید به این نقطه برسیم.
راه های رسیدن به اضطرار به وجود امام زمان علیه السلام:
یک) معرفت:
تا معرفت نباشد، تا من نسبت به حضرت علیهالسلام شناختی نداشته باشم، تا باوری در من شکل نگرفته باشد که او چه نیازهایی را از من برطرف میکند، چه خلأهایی را پر میکند، بیچاره او نمیشوم؛ دردمند او نمیشوم. تا معرفت نباشد این اضطرار پیدا نمیشود.
بنابر این حضرت صادق علیهالسلام در زمان غیبت و امتحان شیعه، این دعا را تعلیم زراره فرموده اند که بخوانند: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى». خدایا خود را به من بشناسان، زیرا اگر خود را به من نشناسانی فرستادهات را نشناختهام، خدایا فرستادهات را به من بشناسان، زیرا اگر فرستادهات را به من نشناسانی حجّتت را نشناختهام، خدایا حجّتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره ساعتی از شب و ساعتی از روز را به مناجات با امام مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف اختصاص میدادند. میفرمودند: «اینکه در زمان غیبت به خواندن دعای «أَللهُم عَرفْنی نَفْسَک…» سفارش شده است، ظاهراً سری دارد».
اما باید بدانیم که معرفت باید در ما اضطرار ایجاد بکند و الا اگر ما به حضرت معرفت داشته باشیم و منتظر هم باشیم اما هنوز مضطر نباشیم، حرکت نمیکنیم، تلاش نمیکنیم تا به درمان برسیم.
اگر درد در حد اضطرار در ما ایجاد شود، درمان قطعاً وجود دارد.
طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
یک دردی را باید در ما ببیند. این درد اگر در ما وجود بیاید، از صد درمان بهتر است. گفت:
هرکجا دردی، دوا آنجا رود / هرکجا آهی، شفا آنجا رود
ما اگر آن درد را داشته باشیم، شفا هست.
تمثیل: من یک مثال خیلی واضح بزنم. این لیوان آب الآن جلوی ما است. به این یقین هم داریم. شکی نداریم. حتی اگر یک دانشمند شیمی یا فیزیک هم باشد خواص شیمیایی و فیزیکیاش را هم میداند. ترکیباتش را هم میداند. حرکتی در ما ایجاد نمیشود که این آب را برداریم و بخوریم. چرا؟ چون نیازی در ما نیست. تا عطش نباشد، حرکت ایجاد نمیشود. صرف یقین کافی نیست، یقین داریم هست ولی در ما حرکت ایجاد نکرد.
داستان قرآنی: شما قرآن را میبینی در سوره نمل آیه ۱۵، حضرت موسی علیهالسلام برای فرعونیان معجزاتی را نشان داد. معجزاتی را که دیگر همه شک نداشتند اینها سحر نیست، اینها معجزه است. میدانستند که این یک عصایی را انداخت، اژدها شد و رفت. همه سحرهای آنها را بلعید، این چیز سادهای نیست. همه میفهمیدند. فرعونیان میفهمیدند؛ اما در عین حال قرآن میگوید: با اینکه یقین داشتند، در مقابل موسی علیهالسلام ایستادند: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»؛ در عین حال که به این آیات و معجزات یقین داشتند، اما کفر ورزیدند (نمل/۱۴). امام صادق علیهالسلام ذیل این آیه میفرماید: این کفری که ورزیدند، کفر با وجود معرفت بود. یعنی با وجود اینکه یقین و معرفت داشتند، اما این معرفت به درد اینها نخورد. چون برای خودشان نیازی نسبت به موسی علیهالسلام و خدای موسی حس نمیکردند که تسلیم شوند.
داستان: بالاتر از آنها شیطان است. مگر شیطان عوالم بالا را ندیده بود؟ مگر ملکوت را ندیده بود؟ ملائکه را دیده بود، عوالم بالا را دیده بود. شهود کرده بود که بالاتر از علم و یقین و این حرفها است. دیده بود اما با این وجود چون نیازی در خودش نمیدید در مقابل ولی خدا و حجت خدا تکبر کرد و سجده نکرد و باعث رجم و طرد اوشد.
دو) توجه، توسل، دعا و عبادتهای عاشقانه با ولی عصرعلیه السلام:
خود این اضطرار و رسیدن و درک این نیاز یک نعمت بزرگ است. این را باید از خدا خواست که خدایا مرا دردمند کن. من را دردمند کن به آن نیازهای واقعی خودم که نیازهای کاذب در زندگی من مرا به دنبال خود نکشد. دردهای بیخودی تمام عمر مرا تلف نکند. نیازهای اصلی، نیاز به خدا، نیاز به دین، نیاز به آن چیزی که ابدیت من را میتواند تشکیل بدهد. نیاز من به حجت خدا که دست مرا میگیرد. در این مسیر طولانی مرا هدایت میکند و هیچ جا مرا رها نمیکند. این نیازها را دنبال کنیم.
امام حسین علیهالسلام در دعای عرفه از خدا میخواهد که خدایا! به من اضطرار بده. «وَ أَوْقِفْنِی عَلَى مَرَاکِزِ اضْطِرَارِی» (بحارالانوار/ج ۹۵/ص ۲۲۶). خدایا مرا واقف کن و به ریشههای اضطرارم آگاهم کن! آن ریشههای نیازهای من و آن نیازهای اصلی من! آنها را به من نشان بده و واقفم کن. این خودش یک نعمت است.
در آیه اضطرار میفرماید: «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء» (نمل/۶۲). این آیه را ببینید. حیف که ما این آیه را فقط برای ختمها و چند بار خواندنها به کار میبریم.
یک کسی خدمت آیتالله بهجت بود. گفت: آقا یک ذکری به ما بگویید که در نماز حضور قلب داشته باشیم. آقا فرمود: حضور قلب که دعایی نیست، دوایی است. باید آدم خودش را مداوا کند. باید عمل کنی. یک تمرین دارد. یک کارهایی دارد.
شما در این آیه نگاه کنید. در این آیه میگوییم: «أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ». آن خدایی که مضطر را که بیچاره شده و دردمند شده، وقتی او را بخواند، خدا او را اجابت میکند. بعد دنبالهاش را ببینید. خدا مضطر را اجابت میکند «وَ یَکْشِفُ السُّوء» آن مشکل را برطرف میکند. آن گره را باز میکند. گشایش درست میکند و بعد انتهای آیه میگوید: «وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ»؛ و شما را جانشینان روی زمین میکند. روایات ذیل آیه را اگر نگاه کنید میگویند: مصداق تام این آیه امام زمان علیهالسلام است. او مضطری است که در طول تاریخ به خاطر اینکه ظلمها را دیده است، دردمند است. در هنگام ظهور، در آن هنگامی که خروج میکند، خدا را دعا میکند. خدا را فرامیخواند، و خدا «یَکْشِفُ السُّوء» موانع را برطرف میکند، «وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْض» و شما صالحان را جانشینان در زمین قرار میدهد. چه باعث شد که آن موانع و مشکلات برطرف شود؟ اضطرار! آن اضطرار باعث شد. بنابراین نقطه کلیدی آن اضطرار است.
داستان: نقل میکنند که نادرشاه که خیلی معروف بود به ابهت و قاطعیت، یک مرتبه که به مشهد میرفت، دم در حرم، دید فقیری نابینا گدایی میکند. به او گفت: چه مدت اینجا این کار را میکنی؟ شخص نابینا گفت: شش سال! گفت: تو شش سال دم حرم امام رضا علیهالسلام داری گدایی میکنی، هنوز شفایت را از حضرت علیهالسلام نگرفتی؟ من الآن میروم نیم ساعت زیارت میکنم، برمیگردم اگر شفایت را نگرفته باشی میدهم گردنت را بزنند! دو تا مأمور هم گذاشت آنجا بایستند که این فرار نکند. وقتی که رفت؛ این بنده خدا به امام رضا علیهالسلام رو کرد و شروع کرد مضطرانه از حضرت علیهالسلام درخواست کرد. دیگر راهی نمانده بود. بعد از نیم ساعت که نادر برگشت دید این شفایش را گرفته است. برگشت به او گفت: تو تا به حال با امام رضا علیهالسلام شوخی میکردی. تو تا به حال گدا نبودی والّا شش سال پیش شفایت را گرفته بودی. نیاز به این فرصت نبود! واقعاً همین است.
شخصی به محضر امام هادی علیه السلام نوشت که دوست دارم كه مطالب و حوائج خود را به امام خود آنچنان عرضه کنم كه دوست دارم که به پروردگار خود عرضه میکنم. حضرت در جواب نوشتند: هر وقت حاجتى داشتی، فقط لبهاى خود را حركت ده كه جواب براى تو خواهد رسید.(«إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَیْكَ، فَإِنَّ اَلْجَوَابَ یَأْتِیكَ»(کشف المحجة، ج1، ص211)).
ائمه علیهمالسلام در هر حال، در هر زمان و در هر مکان که باشیم صدای ما را میشنوند و از حال ما خبر دارند. ما در اذن دخول حرم ائمۀ اطهار علیهمالسلام میگوییم: «اشهد أنک تسمع کلامی و تشهد مقامی» گواهی میدهم که تو کلام مرا میشنوی و شاهد موقعیت من هستی.
بر اساس روایات فراوان ائمه علیهمالسلام و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله از حال ما خبر دارند. در همین راستا در داستان اویس قرنی که علاقۀ زیادی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله داشت، اگر چه بسیار علاقهمند بود که آنحضرت را ببیند، ولی هیچ وقت موفق به دیدار محبوبش نشد و در عین حال پیامبر صلی الله علیه و آله از او و از عشقش به خود کاملاً آگاه بود. لذا در روایتی فرمود: «رائحۀ بهشت از جانب قرن میوزد، ای اویس چقدر مشتاق تو هستم. هرکس او را دید سلام مرا به او برساند.» آنحضرت در ادامۀ حدیث میفرماید: «او هرگز مرا نخواهد دید و بعد از من در رکاب علی علیه السلام در صفین به شهادت میرسد.» بنابراین، حجت خدا شاهد بر احوال ما است و از آنچه در دل داریم با خبر است، چه بر زبان جاری کنیم یا نکنیم، بنابراین ما بهراحتی در هر حال میتوانیم با امام خود سخن بگوییم و با او ارتباط داشته باشیم.
ببینید چه گنجى در اختیار ما است و آن را نشناختهایم و قدرش را نمیدانیم. ببینید چه ستمى مىكنند كسانى كه مىخواهند این معرفتها را از ما بگیرند و هستى را در روابط محض این جهانى محصور كنند.
بعضیها سالی یکبار قدمی برای حضرت برمیدارند و جشنی برگزار میکنند. چراغانی میکنند. شربت و شیرینی میدهند که این خود گام بسیار مهمی است.
داستان: آیتالله سبحانی نقل میکنند: زمانی که طلبه جوانی بودم، هر روز به درب منزل استادم امام خمینی میرفتم تا از درب منزل تا کلاس درس با ایشان همراه باشم و فیض بیشتری از محضر استاد ببرم. روزی از همین روزها که نزدیک ایام نیمه شعبان بود و مردم آماده چراغانی و پختن آش نذری میشدند من در عالم خام طلبگی خودم، به امام گفتم مردم تا کی میخواهند اسیر این رفتار عوامانه باشند و چرا دست از این کارها برنمیدارند. ناگهان امام با لحن تندی به من فرمودند: شیخ جعفر این کارهای عوامانه اثرش از ده برهان و استدلال بیشتر است. این اقدام عملی یاد حضرت، گاهی سالی یکبار است گاهی هفتهای یکبار با خواندن دعای ندبه است و گاهی هر روز با خواندن دعای عهد است.
سه) بلا و مصیبت:
یکی از فلسفههای بلا، رسیدن انسان به اضطرار است. ممکن است کسی سؤال کند یک وقتهایی ما در زندگیمان کم میآوریم و واقعاً به بنبست میرسیم و شاید این اضطرار را در آن لحظات زندگیمان حس کنیم. آن اضطراری که در مسائل مادی و مشکلاتی که در زندگی روزمره رخ میدهد، در راستای همین اضطرار میتواند باشد یا نه؟
در جواب میگوییم اتفاقاً یکی از حکمتها و فواید بلاها و گرفتاریهایی که گاهی برای شخص پیش میآید همین است که به اضطرار برسد. چون این بلا باعث میشود که از مسائل دیگر ببرد و به خدا وصل بشود.
قرآن میفرماید: ما انبیایی را برای امتهای خودشان میفرستادیم، «فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاء» (انعام/۴۲) برای آنها بلاها و سختیها و مشکلاتی پیش میآوردیم، «لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون»؛ تا تضرع کنند، در خانه خدا اظهار عجزولابه کنند. این خیلی ارزشمند است که آدم دردمند شود. اینکه اضطرار باعث کارگشایی است به این سبب است که آدم وقتی مضطر میشود و از خدا چیزی میخواهد تازه دعا میکند. تازه دعای او دعاست و به آسمان میرود. تا وقتی آدم مضطر نشده و از سر سیری چیزی را میخواهد هنوز دعایش دعا نیست، ولی مضطر دعایش، دعا است.
داستان: مرحوم محدث نوری در کتاب نجم الثاقبش داستان محمد بن عیسی بحرینی (گنبد و بارگاهی در رُمانه ی بحرین دارد) را ذکر کرده است. من خیلی خلاصه میگویم. در زمان او یک بلای سنگینی از طرف حکومت وقت که خیلی با شیعیان بد بود، برای شیعه به وجود آمد. علمای شیعه برای اینکه بتوانند این بلا را از خودشان دفع کنند از حکومت سه روز مهلت خواستند. سه نفر از بهترین اخیار علمایشان با هم قرار گذاشتند که هر شب یکی از ایشان برود و استغاثه به امام زمان علیه السلام کند که از این بلا نجاتشان بدهد. واقعاً بلا، بلای مهلکی بود. نفر اول، شب اول رفت استغاثه کرد، خبری نشد. نفر دوم، شب دوم رفت، خبری نشد. شب سوم همین محمد بن عیسی، این جنابی که عرض کردم ضریحش آنجا است، رفت و شروع کرد با اضطرار دعا خواندن «المستغاث بک یا صاحب الزمان»، چون شب آخر بود. شروع به دعا و استغاثه کردند. وجود مقدس حضرت ولیعصر علیه السلام تشریف آوردند. محمد بن عیسی به حضرت عرض کرد که آقا! شیعه شما به مویی بند شد. حضرت راه چاره را به ایشان گفت و بعد که تمام شد، محمد بن عیسی گفت: آقا چرا شب اول نفرمودید که ما در این دلهره باشیم؟ حضرت فرمود: خودتان سه روز مهلت خواستید. اگر آن حالی که تو امشب داشتی، همان شب اول آن کسی که آمده بود داشت، گرفته بود. تو الآن مضطر آمدی.
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد / ای خواجه درد نیست، وگرنه طبیب هست
اگر در ما این اضطرار نیاز به امام زمان علیه السلام ایجاد بشود، شک نکنیم که خدا آن را بیپاسخ نخواهد گذاشت. چون خداوند حکیم در قبال همه نیازهای ما، وسایل و ابزار رفع نیازها را هم قرار داده است؛ مثلا نیاز به آب داریم، آب قرار داده و نیاز به خواب داریم خواب را قرار داده و… . بنابر این مگر میشود ما که نیاز به امام علیه السلام داریم را رها بکند و ما را بدون امام علیه السلام بگذارد؟
چهار) ترک گناه:
اول اینکه باید با حضرت سنخیتی پیدا کنیم. حضرت در قلۀ پاکی قرار دارد، نمیشود ما بدون اینکه خود را پاک کنیم به آنحضرت نیاز پیدا کنیم و با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم.
در حدیث شریفی از امامعصر علیه السلام آمده است: «آنچه باعث تأخیرافتادن دیدار ما با شیعیان ما میشود، اعمال ناشایست آنهاست. پس باید هریک از شیعیان، از اعمالی که باعث ناراحتی ما میشود دوری کنند.» چرا امام زمان علیه السلام را نمیبینیم؟
داستان: عارف گفت: «لطفاً برگردید و پشت به من بنشینید.» شاگرد این کار را انجام داد. عارف گفت: «آیا الان میتوانید مرا ببینید؟» شاگرد گفت: «خیر، نمیتوانم ببینم.» عارف گفت: «چرا نمیتوانی من را ببینی؟» شاگرد گفت: «چون پشت من به شماست» عارف گفت: « حالا متوجه شدید چرا نمیتوانید امام زمان علیه السلام را بینید؟ چون شما پشتتان به امام زمان علیه السلام است.» با گناهان و نافرمانیها به امام زمان علیه السلام پشت کردهایم؛ در عین حال تقاضای دیدار امام زمان علیه السلام را داریم.
بله بزرگواران، خیلی وقتها این گناهان ماست که باعث میشود نتوانیم با امام زمان علیه السلام ارتباط برقرار کنیم و لذت ببریم. هرچند که این گناه، گناهی کوچک باشد. وقتی سوار هواپیما میشویم مهماندار هواپیما اعلام میکند همۀ مسافرین تلفنهای همراه را خاموش کنند؛ چون موجب اختلال در عملکرد هواپیما میشود. بله، گاهی اوقات گناهی کوچک باعث سقوط انسانهای بزرگ میشود. بعضی گناهان کوچک است، اما باعث گناهان بزرگ میشود. امامرضا علیه السلام میفرمایند: «الصَّغَائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ إِلَى الْکبَائِرِ وَ مَنْ لَمْ یخَفِ اللَّهَ فِی الْقَلِیلِ لَمْ یخَفْهُ فِی الْکثِیر» گناهان کوچک، مسیر گناهان بزرگ اند و کسی که از خداوند در کم ترس نداشته باشد در زیاد نیز از او نمیترسد.
گناه همانند آمپول بی حسی است که نمیگذارد انسان لذت حضور امام زمان علیه السلام را حس بکنیم.
دعـــــــــــــا:
خدایا اخلاق ما را به خلق مهدوی مزین بفرما.
خدایا به همه ما توفیق امانتداری در همه امورات را عنایت بفرما.
خدایا توفیق تزکیه نفس به همه ما عنایت بفرما.
خدایا قدرت مقابله و مبارزه با شیطان و نفس را عنایت بفرما.
سوره
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطيْنَك الْكَوْثَرَ(1) فَصلِّ لِرَبِّك وَ انحَرْ(2) إِنَّ شانِئَك هُوَ الأَبْترُ(3) صدق الله العلی العظیم
مشروح خطبه دوم
وَالحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ الصَلاهُ وَ السَلامُ علی سَیِدِنا وَ نَبیِّنا ابی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد وَ علی آلِهِ الاَطیَبینَ الاَطهَرینَ المُنتَجَبین الهداه المهدیین المعصومین سیَّما علی امیرِ المومِنین وَ الصدیقَهِ الطاهِرَه سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمین ( و حبیبته فاطمه الزهرا) وَ الحَسَنِ وَ الحُسَین (سیدی شباب اهل الجنه) سِبطَیِ الرَّحمَه وَ اِمامَی الهُدی وَ علی بنِ الحُسَین وَ مُحَمَّدِ بنِ علی وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَر وَ علی بنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بنِ علی وَ علی بنِ مُحَمَّد وَ الحَسَنِ بنِ علی وَ الخَلف القائِمِ المهدی «اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً» اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِيَةَ وَ النَّصْر (مصباح المتهجد، ص: 58) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْه (بحارالأنوار، ج 53، ص 96) حُجَجِکَ علی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فی بِلادِک. وَ صَلِّ علی اَئِمَّهِ المُسلِمین وَ حُماهِ المُستَضعَفین وَ هُداهِ المُومِنین وَ استَغفِرُ اللهِ لی وَ لَکُم.
عِبادَالله اوصیکُم وَ نَفسی بِتَقوَی الله
توصیه به تقوی: در ابتدای خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقوای الهی دعوت میکنم.
مناسبتهای این هفته و نکاتی که باید به آن اشاره کنم:
- چهارشنبه 15 شعبان(17 اسفند)؛ ولادت با سعادت منجی عالم بشريت حضرت ولیعصر، امام زمان(عج)(255 ق) – روز جهانی مستضعفان – روز سربازان گمنام امام زمان (عج):
این روز را به همه شما نمازگزاران عزیز تبریک عرض میکنم و همچنین هفته سربازان گمنام امام زمان علیه السلام را گرامی میداریم و از تمام تلاشهای سربازان گمنام امام زمان علیه السلام که با هوشیاری و در کمال گمنامی، رسالت سنگین خود را در حفظ و حراست از مرزهای اعتقادی و امنیتی ایران عزیز انجام میدهند صمیمانه تقدیر و تشکر میکنم. و همچنین از تلاشها و زحمات سربازان گمنام شهرستان پردیس تقدیر و تشکر میکنم.
- شنبه 11 شعبان(13 اسفند)؛ ولادت حضرت علی اكبرعلیه السلام – روز جوان:
جوانی و جوانان را دریابیم:
در کلام الهی دوره جوانی، دوره منحصربهفردی است. قرآن کریم میفرماید: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَىٰ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا»؛ چون به حدّ رشد و کمال خویش رسید، به او علم و حکمت عطا کردیم.
اولیای گرامی اسلام و اهلبیت علیهمالسلام، جوانی را یکی از نعمتهای پر ارج الهی و از سرمایههای بزرگ سعادت در زندگی بشر شناختهاند و این موضوع را با عبارات مختلفی خاطرنشان نمودهاند.
امام علی علیه السلام فرمودهاند: «شَیئانِ لا یعْرِفُ فَضْلَهُما الّا مَنْ فَقَدَهُما الشَّبابُ وَ الْعافِیهُ»؛ دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمیشناسند مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی جوانی و دیگری تندرستی و عافیت است (غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۶۴).
در این حدیث حضرت علی علیه السلام نعمت جوانی را در ردیف بزرگترین نعمتهای الهی، یعنی صحت و سلامت آوردهاند و بهاندازهای آن را مجهول القدر دانسته که میفرمایند تنها در موقع فقدان جوانی میتوان به ارزش آن پی برد.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودهاند: در روز قیامت بنده قدم برنمیدارد مگر اینکه از پنج چیز از او سؤال میشود، از عمرش که چگونه سپری کرده و از دوران جوانیاش که چگونه تمام کرده، از ثروتش که از کجا به دست آورده و در چه راهی مصرف کرده و از عملش که در چه راهی به کار برده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای جوان، رقّت قلب است. امام صادق علیهالسلام میفرماید: «لِأنَّ قَلبَ الشّابّ أرّقُّ مِنْ قَلبِ الشیخ» (علل الشرایع، ج ۱، ص ۵۴؛ النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ص ۱۸۰). قلب جوان از قلب انسانهای کهنسال رقیقتر و آسانپذیرتر است؛ بدین معنا که زودتر مطلب را متوجه شده و زودتر میتواند خود را تغییر دهد.
جوانان زودتر به حقایق دل میبندند و در عمل نیز بیباک و جسورند و اگر چیزی را حق ببینند، در تثبیت آن مقاومت میکنند. مانند اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام که تسلیم فرمان خداوند مبنی بر ذبح شد و… .
در روایات آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: «مَنْ قَرَأ القُرآنَ وَهُوَ شابّ مؤمِنٌ»؛ جوانی که قرآن بخواند، «اخْتَلَطَ القُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ» (الکافی، ج ۲، ص ۶۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۷۷؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۸۷)؛ قرآن با گوشت و خونش مخلوط میشود و در وجودش نفوذ میکند چراکه او جوان و در حال رشد و شکلگیری است.
البته جوان باید مراقب صفای قلب و رقت قلبش باشد؛ چون بعضی کارها قلب را تیره و تار میکند و بدتر از آن قلب را میکشد که من به اینها میگویم قاتلان قلب.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «أَرْبَعٌ يُمِتْنَ اَلْقَلْبَ» ؛ چهار چیز دل را مىمیراند:
اول: «اَلذَّنْبُ عَلَى اَلذَّنْبِ»؛ گناه روى گناه، دل را میمیراند. گناه بهخودیخود بد است و اثر بد روی قلب انسان میگذارد. به گفته امام باقر علیهالسلام: «ما مِن نَکبَهٍ تُصِیبُ العَبدَ إلاّ بِذَنبٍ»؛ هیچ گرفتارىاى به بنده نمیرسد مگر به سبب گناه.
دوم: « وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ اَلنِّسَاءِ _ يَعْنِي مُحَادَثَتَهُنَّ »؛ همسخن شدن زیاد با زنان و ارتباط با نامحرم یکی از پرتگاههای خطرناک برای جوانان است. البته این پرتگاه فقط مخصوص جوانها نیست همه باید مراقب باشیم اما برای جوان خطرناکتر است.
سوم: «وَ مُمَارَاةُ اَلْأَحْمَقِ تَقُولُ وَ يَقُولُ وَ لاَ يَرْجِعُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً» بگومگو کردن با احمق.
روایت میفرماید: «ومُماراهُ الأحْمَقِ»؛ احمق کیست: «تَقولُ وَیَقولُ وَلا یَرجِعُ إلى خیرٍ»؛ تو مىگویى و او مىگوید و هرگز به راه نمىآید؛ یعنی لجباز است؛ حق پذیر نیست؛ تعصب دارد. غرور جوانی اجازه نمیدهد حق را بپذیرد. گاهی جوان میفهمد اشتباه کرده است اما زبان عذرخواهی ندارد.
چهارم: «وَ مُجَالَسَةُ اَلْمَوْتَى فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَا اَلْمَوْتَى قَالَ كُلُّ غَنِيٍّ مُتْرَفٍ» (الخصال، جلد ۱، صفحه ۲۲۸).
آخرین عاملی که نابودگر رقت قلب انسان است و قلب انسان را میکشد رفتوآمد با مردگان است. «وَمُجالَسَهُ الْموْتى»؛ شاید شما هم تعجب کرده باشید که رفت و آمد با مردگان یعنی چه؟ مردم از رسول خدا سؤال کردند: «یا رسولَ اللَّه، وَمَا الْمَوْتى؟»؛ اى رسول خدا منظور از مردگان چیست؟ فرمود: «کُلُّ غَنِىٍّ مُتْرَفٍ»؛ هر توانگر خوشگذران.
اینکه درد مردم را میبیند و کاری میتواند انجام بدهد، اما قدمی برنمیدارد.
- هشتم تا چهاردهم اسفندماه، هفته امور تربیتی و تربیت اسلامی:
این ایام را به تمام مربیان امور تربیتی تبریک عرض میکنم. و از تمام زحمات مربیان امور تربیتی که به وظایف اصلی خود آگاهی دارند و با تخصص و تجربه ای که دارند به رسالت خود به خوبی عمل میکنند تشکر میکنم. بسیاری از جوانان و کسانی که به کشور با تخصص و تعهد خود خدمت میکنند محصول زحمات این عزیزان هست.
اما اهمیت امور تربیتی خیلی زیاد است اما متناسب با اهمیتی که امور تربیتی دارد به آن بها داده نمیشود و متاسفانه در حاشیه قرار داده شده است و در متن آموزش و پرورش میدان داری نمیکند. همانطور که میدانید تقویت بنیان دینی دانش آموزان به عهده مربیان امور تربیتی است، که اگر دانش آموز از دو بال آموزش و پرورش به طور همزمان و یکسان بهره نبرد به سعادت نخواهد رسید و در نتیجه کشور را نمیتواند به سعادت و پیشرفت برساند.
همه داریم به وضوح میبینیم که دشمنان با جنگ نرم و جنگ شناختی و جنگ ترکیبی، ایمان و دین و اعتقادات جوانان و نوجوانان ما را نشانه رفته و راه مقابله با آن تقویت بنیان دینی دانش آموزان است که برعهده مربیان امور تربیتی است.
بنابر این تربیت باید از حاشیه به متن نظام تعلیم و تربیت بیاید و این برنامههای تربیتی باید از اوقات خالی مدارس به برنامههای درسی وارد شود و فعالیتهای تربیتی و پرورشی باید از فعالیتهای مقطعی به فرآیندی تبدیل شود.
چرا باید افرادی که تخصص ندارند به این مسئولیت مهم تربیتی گمارده بشوند؟
و چرا باید در شرایط سخت، افرادی خارج از آموزش و پرورش به مدارس وارد بشوند برای کار تربیتی؟ که اصلاً اصولی نیست. (هرچند که آنها از روی دغدغه و دلسوزی وارد شده اند که جای تشکر دارد).
و چرا در اغلب مدارس ما، کار تربیتی و پرورشی در اولویت آخر باشد؟
چرا در مدارس نمازخانه نداشته باشیم، و اگرهم داریم یا تبدیل به کلاس درس شده و یا اصلاً نماز جماعت در آنها برگزار نمیشود؟
چرا برای تربیت و پرورشی دانش آموزان بودجه لازم دیده نمیشود؟
که بنده بارها و مکرر درطول این سالها فریاد زدم که باید بودجههای فرهنگی را به آموزش پرورش برای تقویت آموزش و تقویت بنیان دینی دانش آموزان سوق بدهیم که با اینکه شروع شده اما خیلی ضعیف و بدون کارشناسی و سلیقه ای در حال انجام است.
اما شما ببینید دشمن چقدر بودجه برای بی دین کردن دانش آموزان ما خرج میکند؟ آیا ما یک صدم آن بودجه را در اختیار امور تربیتی و پرورشی، برای پرورشی و تربیتی دانش آموزان قرار داده ایم؟ نه!. چرا نباید… .
امروز با همت ریاست محترم آموزش و پرورش و معاون محترم پرورشی، تعدادی از دانش آموزان و مربیان پرتلاش و آورنده رتبه استانی در زمینه های پرورشی و تربیتی در نمازجمعه حضور دارند که انشاءالله بین نماز هدایایی به این عزیزان اهدا خواهد شد که به این عزیزان تبریک عرض میکنم.
- یکشنبه 14 اسفند؛ تأسيس كميته امداد امام خمینی(ره) به دستور آن حضرت (1357ش) – روز احسان و نیکوکاری و ترویج فرهنگ قرضالحسنه، و آغاز هفته احسان و نيكوكاری:
از نگاه قرآن، انسان مالک حقیقی چیزی نیست، بلکه نماینده مالک حقیقی است و باید مطابق فرمان او در مال خود تصرف کند: «وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ» (حدید: 7). لذا اگر کسی بگوید: مال، مال من است، گفتار او همان منطق باطل قارونی است که میگفت: «إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِنْدِی» (قصص: 78). امام صادق علیهالسلام فرمودند: «المالُ مالُ اللّهِ عَزَّ و جلَّ، جَعَلَهُ وَدائِعَ عندَ خَلقِهِ…» (بحار الأنوار: 103/16/74) اموال از آنِ خداست و آنها را نزد آفریدگان خویش امانت نهاده است.
بنابراین یکی از دستورات خداوند متعال راجع به مال و اموالی که در نزد ما به ودیعه گذاشته است انفاق کردن است.
شما ببینید وقتی امام زمان علیه السلام میفرماید: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» یکی از الگوهای آنحضرت انفاق و کمک به نیازمند و همسایه نیازمند است که حضرت زهرا سلام الله علیها سه روز روزه گرفتند و گرسنگی کشیدند و نیازمند را به مسجد ارجاع ندادند و نگفتند بروید مسجد و حاکم اسلامی در مسجد است و حکومت باید به شما کمک بکند، بلکه خود کمک کرد. و همچنین اول همسایه را دعا میکند بعد خود را؛ که اگر ما هم الگو بگیریم و روایت وظیفه داشتن در قبال چهل همسایه را مدنظر بگیریم قطعاً خیلی از نیازمندها را حمایت کردیم و این درد اجتماعی خیلی درمان خواهد شد.
حلال بودن و اخلاص داشتن، کلید برکت و ماندگاری انفاق است:
انفاق مال اگر با حُسن فعلی و فاعلی همراه باشد، یعنی هم مال حلال باشد و هم اعطای آن از سر اخلاص و بر پایه احترام و تکریم انجام گیرد، نه ترحم و تحقیر، با زوال و نابودی همراه نیست و نه تنها خداوند از فضل خود چیزی را جایگزین آن میکند: «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَهُوَ یخْلِفُهُ» (سبأ: 39)، بلکه آنرا مضاعف میکند: «مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره: 261) و بدین جهت، اهل تقوا انفاق را غنیمت و کافران آنرا غرامت و خسارت میشمارند: «وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یتَّخِذُ مَا ینْفِقُ مَغْرَمًا» (توبه: 98). در حکمت 138 نهجالبلاغة چنین آمده است: «مَنْ أَیقَنَ بِالْخَلَفِ، جَادَ بِالْعَطِیةِ» کسیکه پاداش الهی را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است.
بنابراین در شرایط سخت اقتصادی فعلی و انتهای سال، که نزدیک میشویم به سال جدید، و اینکه خیلی از نیازمندان با دردِ نداری دست و پنجه نرم میکنند و چشم انتظار دستان پرمهر و محبت متدینین جامعه هستند آنها را یاری بفرمایید.
و کمیته امداد امام خمینی رحمت الله بهترین مسیر کمک به نیازمندان است که کمکهای شما را به نیازمندان خواهد رساند. و البته مراکز نیکوکاری که در مساجد شهرستان مستقر هستند نیز آماده دریافت کمکهای شما هستند. و از تمام زحمات جناب آقای شعبانی رئیس محترم کمیته امداد شهرستان و همکاران بزرگوارشان تشکر میکنم.
- اهداف دشمن از جنگ ارزی و دشمنیهای خبیثانه و وظیفه قوای سه گانه:
الف= هدف دشمن از دشمنی، مقصر نمایی نظام اسلامی:
یکی از پرسشهای اصلی که باید بهصورت مستدل و منطقی برای مردم، بهویژه برای جوانان به آن پاسخ داد، این است که دلیل دشمنیهای آمریکا، چند کشور اروپایی، برخی از دولتهای عربی و برخی از گروهها و جریانها با جمهوری اسلامی، مردم و کشور ایران؛ این است که میخواهند نظام را مقصر جلوه بدهند و جمهوری اسلامی را عامل هر مشکلی، ازجمله دشمنیها با ملت ایران معرفی نمایند. چون ملت ایران بیدار است و روی پای خود ایستاده است و عزم و اراده برای پیشرفت دارد. و این را هم بدانید که ملت ایران و جمهوری اسلامی، بهدنبال دشمنتراشی نیست، اما بر اساس عقل، شرع و اصول انسانی، با ظلم و ظالم در هر شکل و سطحی مخالف است و در حد توان خود از مظلوم دفاع میکند.
دلیل دیگر دشمنی با ملت ایران و جمهوری اسلامی، آن است که نظام سلطه، بهشدت نگران الگوشدن ملت ایران از هر جهت برای دیگر ملتهای جهان و بهویژه برای مسلمانان و مستضعفان است که بحمدالله با شکست مواجه شده است؛ و بارزترین نشانه این شکست حماسه شنبه تاریخی و راهپیمایی ملت بصیر و وفادار ایران در ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۱ بود. لذا دشمنان پلید و شیطان صفت و جنود او نمیتوانند این مردم را از راه انقلاب اسلامی که راه رسیدن به پیشرفت واقعی مادی و معنوی و قرارگرفتن بر قلههای عزت و افتخار تاریخ است، بازدارد.
ب = هدف از جنگ ارزی بههم ریختن اوضاع داخلی ایران است:
خب همانطور که میدانید یکی دیگر از دشمنیهای دشمن جنگ ارزی است تا کشور را به هم بریزد اما خیلی از خواص آن را باور نکرده اند و برای مردم هم تبیین نمیکنند.
تلاطمهای ارزی تصادفی نبوده و ما با یک جنگ ارزی تمامعیار مواجهیم که بعد از شکست پروژه براندازی پس از ۴ ماه تلاش، مرحله دوم آن یعنی نارضایتی اقتصادی شروع شده است و این جنگ با بازداشت دلالان و اخلالگران بازار ارز، قاعدتاً حل نمیشود.
هدف از این جنگ ارزی، به هم ریختن اوضاع داخلی ایران است. ما نیازمندیهای ارزی روشنی داریم که توسط بانک مرکزی در ۴۰ عنوان مشخص شده است و تخصیص ارز برای این موارد قابل قبول است اما تأمین ارز برای قاچاق و خروج سرمایه قابل قبول نیست؛ بنابراین باید از مبادله ارز در بازار آزاد که تنها چند صد یا چند هزار دلال، از آن منتفع شده و نوسانگیری میکنند، جلوگیری شود. باید از اختصاص ارز به تقاضاهای نامشروع ارزی جلوگیری شود.
در این مورد اگر نیاز به قانونگذاری جدید وجود دارد، باید برای آن به سرعت چارهاندیشی شود و اگر ظرفیتهای قانونی وجود دارد، باید از آن استفاده شود تا معیشت و روان مردم از این بازی ارزی مصون بماند.
ج = نیاز به تلاش مضاعف قوای سه گانه، برای کاهش تورم:
درباره چرایی تداوم نرخ تورم در بالای ۴۰درصد در دولت کنونی باید گفت:
اولاً- اجرای سیاست حذف ارز ترجیحی موجب شد نرخ تورم که به ۳۹درصد نزدیک شده بود دو سه درصد رشد کند.
ثانیاً- اغتشاشات پاییز و تشدید جنگ شناختی و ناامنسازی فضای کشور موجب شد تا ریسک سرمایهگذاری و تجارت خارجی بالا برود و حرکت سرعتگرفته، کُند شود که البته در ماههای دی و بهمن و اسفند دوباره این حرکت سرعت گرفته و طبعا آثار آن در ماههای آینده نمایان خواهد شد.
ثالثاً- جنگ سهمگین اقتصادی با تمرکز بر بازار ارز و طلا در هفتههای اخیر نیز جزو موانع کاهش تورم بهشمار میآید.
دولت سیزدهم نشان داده است که برای تحقق منویات رهبر حکیم انقلاب عزم جزم و اراده دارد. البته رویکرد ارزشمند و جهتگیری کاملا درست و پیشران، به اضافه روحیه جهادی اکثر اعضای دولت خصوصاً رییس جمهور محترم، انتظار مردم نجیب و صبورمان را از این دولت بالا برده است و توقع این است که اکنون که مردم بینظیر ما با صلابت و اقتدار و تحمل سختیهای فراوان معیشتی نشان دادند پای ارزشهای انقلاب و ایران قوی هستند حالا دیگر نوبت تلاش مضاعف و جهاد اقتصادی دولتمردان ایران انقلابی در مجلس، قوه قضائیه و خصوصاً در دولت سیزدهم است. انشاءالله در این مقطع تاریخی نیز پیروزی از آن ملت ایران خواهد بود.
- دشمنان مفلوک و شکست خورده از دانش آموزان انتقام میگیرند:
خب شما در طی این چند ماه، تلاشهای دشمنان برای براندازی و نابودی ایران و تحریک تعدادی از دانش آموزان و جوانان و نوجوانان و همراه کردن آنها باخود را مشاهده کردید. آنها ادعا میکردند که اکثر دانش آموزان مقابل دین، اسلام، نظام و انقلاب ایستاده اند و… . اما امروز میبینند که همه برنامهها، تلاشها، زحمات و بودجههایی که خرج کرده بودند برای براندازی ایران به باد رفته است و شکست مفتضحانه ای را خورده اند، لذا انتقام همه این شکست ها را میخواهند از دانش آموزان بگیرند. براندازان مفلوک و ورشکستگان سیاسی از مسمومت مشکوک دختران دانش آموز استفاده کرده و فضاسازی میکنند و با تبلیغات گسترده میخواهند اتهام جلوگیری از رشد تحصیلی را متوجه نظام مقدسی کند که زنان و دختران در آن، پیشتاز و افتخارآفرین در عرصه علمی و اجتماعی هستند. که دشمنان پلید، بدبخت و بیچاره بدانند که این دانش آموزان ایرانی سر سفره انقلابی که ریشه در عاشورا دارد نشسته اند و تربیتیافته مکتب اهلبیت علیهم السلام هستند و به قول سردار دلها ما ملت امام حسینیم، و ما ملت شهادتیم، و ما زمینه ساز ظهور امام زمان علیه السلام هستیم لذا این ملت امام زمانی، شما دشمنان را با غیرت، عفت، بصیرت، ولایتمداری و دینداری خود به خاک سیاه خواهند کشاند.
فارغ از ابعاد مبهم این حوادث، از نهادهای امنیتی و مسئول با جدیت مطالبه میکنیم که با سرعت و قاطعیت، آرامش لازم برای دختران دانشآموز و خانواده ایشان را فراهم نمایند.
- مردمی بودن امر به معروف و نهی از منکر، اثرگذار است:
حجاب و نفس حرکت خوب است که عده ای برای یک معروفی به نام حجاب که مورد هجمه دشمن قرار گرفته است و منکرِ بیحجابی و کشف حجاب را به جای این معروف ارزشمند حجاب قرار میدهند با دغدغه فراوان و غیرتمندی فراوان تجمع کردند و برای مقابله با نقشهها و طرحهای شوم دشمنان برای توهین به مقدسات و ارزشها و معروفهای دین ملت ایران اعلام آمادگی کرده اند که بنده از این حرکت و اقدام هم تشکر میکنم و هم حمایت میکنم.
و همچنین از اقدام ریاست محترم دادگستری مبنی بر ابلاغ قانون بیحجابی در سطح شهرستان و نحوه برخورد با این افراد که اقدامی به جا بود تقدیر و تشکر میکنم. و انشاءالله اجرای قاطع و به موقع این قانون را هم شاهد خواهیم بود.
و همچنین از مسئولین شهرستان که هرکدام به نوبه خود نسبت به این فریضه امر به معروف و نهی از منکر اقداماتی را انجام دادهاند نیز تشکر میکنم که قطعاً کافی نیست و باید هم استمرار داشته باشد و هم اقدامات بیشتر و گسترده تری را انشاءالله انجام بدهند.
انشاءالله ستاد امر به معروف و نهی از منکر در تحقق این فریضه مهم، برنامهها و اقداماتی را در آینده نزدیک دارد که به سمع و نظر مردم عزیز خواهد رسید. البته طبق جلسات برگزار شده اقداماتی را در گذشته داشته است.
این را عرض بکنم که منکر فقط بی حجابی نیست بلکه بی حجابی یکی از منکرات است که قطعاً هم با این منکر و هم با منکرات دیگر مانند بی عدالتی و رشوه خواری و ترک فعل های برخی مسئولین و… که مردم را رنج میدهد هم برخورد جدی صورت پذیرد.
و یک تذکر را هم به همه مردم عزیز، مومن، متدین و انقلابی که میخواهند برای برخی منکرات مطالبهگری کنند می دهم که حتما چند نکته را مد نظر داشته باشند:
اول اینکه سعی کنید در این حرکت ارزشمند، افراد انقلابی و متدین و دلسوز در مقابل هم قرار نگیرند و باعث نشود که نسبت به همدیگر ناراحت و بدبین بشوند و موضع تقابلی بگیرید. بلکه باید مراقب باشید تا بین شما صمیمیت، محبت، اتحاد و یکپارچگی حاکم باشد تا بتوانید بهتر به مطالبهگریهای انقلابی خود ادامه بدهید.
و نکته دوم اینکه تمام این برنامه های مطالبه گرانه را با هماهنگی بیشتری انجام بدهید تا اصول کار رعایت بشود.
- دوشنبه 15 اسفند؛ روز درختكاری و آغاز هفته منابع طبيعی تجديد شونده:
سالم نگهداشتن محیط زیست، برنامه الهی؛ و تخریب محیط زیست، برنامه شیطان و شیطانی است:
اولاً اهل ایمان موظفند توان خویش را به كار بندند تا امتثال فرمان الهی در جهت آبادانی زمین «وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِیها» (هود/ ۶۱) تحقق یابد؛ چرا که همه دستورهای الهی حیاتبخش است و اگر انسان به آنها بیاعتنایی كند، به زندگی سخت و رنجآور مبتلا خواهد شد.
لذا امیرالمؤمینعلیه السلام به مالک اشتر فرمودند: «وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمَارَةِ الاَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاَنَّ ذَلِکَ لاَ یُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَةِ»(نهجالبلاغه/ نامه۵۳)؛ اهتمام تو به آباد نمودن زمین، باید بیش از همت گماردن تو، به جمع درآمد باشد. زیرا رفاه مردم تنها در سایه آن تحقق مییابد و با آلوده بودن محیط زیست؛ هم نیروی انسانی و هم امكانات طبیعی در معرض آسیب است. ضمن اینکه از نگاه اسلام، انسان امین در نگهداری محیط زیست و نایب- و نه مستقل- در تصرف آن است و آیاتی از قبیل «… وَ آتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاكُمْ»(نور/ ۳۳) و «… وَ أَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ…»(حدید/۷) گواه بر آن است.
ثانیاً تخریب محیط زیست؛ برنامه شیطان و شیطانی است که از اهداف مهم شیطان و جنود او این است که چهره زیبای صحنه آفرینش را مُشوّه، تخریب، تباه و فاسد کنند؛ و از این رو هرگونه تَشویه و تخریب خلقت كه به سلامت انسان و جامعه آسیب رساند، وسوسه ابلیس است؛ زیرا به تصریح قرآن، یكی از کارهای شیطان و شیطانی، تغییر ساختار عالم و آدم است: «فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ الله»(نساء/ ۱۱۹)؛ بنابر این حقیقت، پس گسترهی تقابل حق و باطل، صحنه و عرصه زیستمحیطی را هم دربرمیگیرد. در فرهنگ تقابل حق و باطل، هرجا جنود شیطان به باطلپروری اشتغال بیابند، جنود حق نیز باید در آنجا حضور یافته و جهاد فیسبیلالله متناسب با آن عرصه و میدان را انجام دهند.
از این رو جریان حق، موظف است با ناسپاسان زیستمحیطی و فاقدان فرهنگ صیانت محیطزیست مقابله نمایند، چرا که همواره عدّهای هستند که در صدد تخریب محیط زیست و فساد در روی زمین هستند «وَ إِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِكَ الحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ»(بقره/ ۲٠۵).
جمعه 12 اسفند: آغاز عمليات كربلاي 7 در منطقه حاج عمران، توسط ارتش جمهوري اسلامي (1365ش)
چهارشنبه 17 اسفند: شهادت سردار بزرگ خيبر سرلشكر پاسدار “حاج محمد ابراهيم همت” (1362 ش)
پنجشنبه 18 اسفند: سالروز تأسیس کانونهای فرهنگی و هنری مساجد
پنجشنبه 18 اسفند: روز بزرگداشت سیدجمال الدین اسد آبادی
دعــــــا:
خدایا همه ما را جزء سربازان واقعی امام زمان(عج) قرار بده.
خدایا به مقام معظم رهبری طول عمر و سلامتی عنایت بفرما.
خدایا آبروی ما در دنیا و آخرت حفظ بفرما.
خدایا نعمتهاى خوبى که بما دادهاى علیالخصوص این انقلاب اسلامی را از ما مگیر.
خدایا ما را بخودمان ولو بقدر چشم بهم زدن وامگذار.
خدایا هیچ وقت ما را بشماتت دشمن و آدم بدخواه مبتلا مکن.
خدایا هیچ وقت ما را به آن بدبختى که از آن نجاتمان دادهاى بر مگردان.
خدایا باران رحمت و رحمتهای آسمانیات را برما نازل بفرما.
خدایا قرض مقروضین ادا و گرفتاری گرفتارها را برطرف بفرما.
خدایا مشکلات معیشتی مردم را برطرف بفرما.
خدایا مشکلات ازدواج و شغل و مسکن جوانان ما را برطرف بفرما.
سوره
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ(1) اللَّهُ الصمَدُ(2) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ(3) وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كفُواً أَحَدُ(4) صدق الله العلی العظیم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
ثبت دیدگاه